مرگ

مرگ

امروز سعی داشتم برگه های تلنبار شده ام را مرتب کنم و به قول معروف میزم را حسابی بتکانم و تکلیف کاغذهای بینوا را مشخص کنم. در میان آن‌ها کاغذ کوچکی یافتم که جملات زیبایی بر روی آن نوشته بودم که اگر اشتباه نکنم یادداشت‌برداری از صحبت های استاد کلانتری در یکی از وبینارهای اهل نوشتن بودند. نمی دانم چرا استثنا نوشته هایم روی این کاغذ کوچک تاریخ و موضوع ندارد، هر چند مهم هم نیست و مهم جملات تامل برانگیز آن است.

در اولین سطر کاغذ، این جمله نوشته شده است: " تا به مرگ فکر نکنی زندگی را جدی نمی گیری، تا مرگ نباشد از زندگی لذت نمی بری و با ترس از مردن، هر روز می میریم؛ ولی وقتی روی زندگی تمرکز کنیم یک‌بار با شهامت می میریم. "

چقدر این جمله ها زیبا و دلنشین هستند و آدم را به چالش می کشند، دقیقا یادم است روزی که استاد در این مورد صحبت می کردند هم ذهنم حسابی درگیر شد و یاد حرف کسانی افتادم که معتقد هستند که وقتی قرار است بمیریم، چرا اینکار را انجام بدهیم؟ مثلا ما که می میریم چرا ورزش کنیم؟ ما که قرار بمیریم و زندگی اینقدر بی ارزش است چرا برنامه بریزیم چرا تلاش کنیم یا بدتر از آن بخاطر ترس از مرگ و اتفاقات و حوادث خودشان را محدود می کنند نخندیم که بعدش گریه است سفر و گردش نرویم یا این کار رو نکنیم و آن کار را نکنیم که چشم می خوریم و هزاران فکر و ایده محدود کننده دیگر.

اعتراف می کنم خودم هم تا جایی از زندگی غرق در همین افکار بودم و به جای زندگی کردن فقط زمان را برای رسیدن به خط پایان زندگی سپری می کردم ولی از یک نقطه‌ای به بعد با خودم فکر کردم یعنی اگر من دنبال علاقه هایم نروم، تفریح و سفر نروم، به سلامتم اهمیت ندهم و بدون هدف و برنامه پیش بروم هیچ اتفاق تلخ و ناگواری در زندگی من نمی افتد و من تا ابد زنده خواهم بود و زندگیم غرق در شادی و خوشی خواهد بود؟ دیدم نه اینجوری نیست و نمی دانم تحت تاثیر کدام حرف یا فرد تصمیم گرفتم اینجوری نباشم با خودم فکر کردم حالا که من قرار است بمیرم و نمی دانم طوفان زندگی من را به کدام سمت خواهد برد پس چرا از این فرصتی که خداوند به من داده است استفاده نکنم و حتی اگر یک دقیقه از عمرم باقی مانده است را از زندگی لذت نبرم تا بعدها حسرت لحظه های از دست رفته را نخورم.

۱ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی